۵ نتیجه برای حسین آبادی
محمدرضا حسین آبادی، حمیدرضا طاهری، سید محمد علوی نیا، فهیمه کیوانلو، محمد سید احمدی، نقی رحیمی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۹۰ ۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: یکی از علل عمده مرگ و ناتوانی در تمام کشورها، سکته مغزی است و شایع ترین عارضه ناشی از سکته مغزی همیپلژی است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره حرکت درمانی بر تونیسیته تشدید شده عضلانی، تعادل و کیفیت زندگی بیماران همیپلژی است. مواد و روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی که جامعه تحقیق را بیماران همیپلژی ثانویه مبتلا به سکته مغزی شهرستان نیشابور تشکیل میداد، تعداد ۲۴ بیمار همیپلژی با میانگین سنی ۱۹/۵ ± ۳۳/۵۳ انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه کنترل و گروه تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل تمرینی را به مدت ۴ هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت انجام دادند. میزان تعادل، تونیسیته چهار سر ران و کیفیت زندگی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه ارزیابی شد. برای جمع آوری دادهها از مقیاس تعادل برگ (BBS) Berg Balance Scale، مقیاس تونیسیته تشدید شده عضلات آشورث (MAS) Modified Ashworth Scale، پرسشنامه کیفیت زندگی بارتل (BI) Barthel Indexو پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. تجزیه و تحلیلها با استفاده از آزمونهای تی زوجی و مستقل با نرم افزار ۱۶ SPSS انجام گرفت. یافته ها: دو گروه در ابتدا به لحاظ تعادل، تونیسیته تشدید شده عضلانی و کیفیت زندگی یکسان بودند. میانگین تعادل و کیفیت زندگی در گروه تجربی بطور معنیداری (۰۰۱/۰ P=) بهبود یافت و میزان تونیسیته عضله چهار سر ران نیز به طور معنیداری به میزان ۵۰ درصد در این گروه کاهش یافت (۰۰۱/۰ P=). در گروه کنترل تغییر معناداری در پس آزمون نسبت به پیش آزمون مشاهده نشد. نتیجه گیری: حرکت درمانی میتواند تعادل و کیفیت زندگی بیماران همیپلژی را بهبود بخشد و تونیسیته عضلانی را کاهش دهد.
طاهره منصوری، اکرم فرهادی، وحیدرضا برهانی نژاد، افسانه کجایی بیدگلی، شهین دخت نوابی، رضا حسین آبادی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مشارکت اجتماعی عامل تعیین کننده سلامت و بعد مهم و قابل اصلاح سالمندی موفق است. این مطالعه با هدف بررسی میزان مشارکت اجتماعی، علل و موانع مؤثر بر آن در سالمندان شهر خرم آباد انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر، مطالعهای توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است، که طی آن ۲۸۶ نفر از سالمندان ساکن خرم آباد به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای و خوشه ای انتخاب شدند، ابزار گردآوری دادهها فرم مشخصات فردی و"پرسشنامه مشارکت اجتماعی طرح بررسی سلامت جامعه کانادا" بود. دادهها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون ولچ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد، سطح معنی داری ۱۶ / ۱ > P در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین سنی سالمندان شرکت کننده در مطالعه (۳۹ / ۵± ۵۸ / ۵۹ )بود، میانگین نمره مشارکت اجتماعی سالمندان ( ۶۱ / ۶ ± ۱۵ / ۱۱) از نمره کل ۳۲ بود. بیماریها ۳ / ۸۱ درصد، مشکلات مالی ۶ / ۷۲ درصد و عدم دسترسی فیزیکی ۹ / ۶۶ درصد به ترتیب مهمترین موانع مشارکت اجتماعی سالمندان بودند، بین متغیرهای سن و سطح درآمد با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری برقرار بود ( ۱۱۱ / ۱ > P). طبق نتایج تحلیل رگرسیون تقریباً ۳۵ درصد از واریانس مشارکت اجتماعی توسط متغیرهای سن، تحصیلات، شاغل بودن و داشتن مسکن شخصی تبیین میشود.
نتیجه گیری: علی رغم تمایل سالمندان میزان مشارکت اجتماعی آنها پایین بود، که نیاز به سیاست گذاری و برنامه ریزی در جهت رفع موانع و فراهم نمودن بستر مشارکت هر چه بیشتر این عزیزان دیده میشود
رضا حسین آبادی، شورانگیز بیرانوند، سمیه میرزایی شریفی، خاطره عنبری، سیدحمید نبوی، طاهره منصوری،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: حمایت اجتماعی از عوامل تاثیرگذار بر سلامت اجتماعی و سالمندی موفق است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی سالمندان ساکن شهر خرمآباد انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی همبستگی تعداد ۴۶۲ سالمند ۶۵ سال و بالاتر به روش تصادفی چند مرحلهای از سالمندان تحت پوشش مراکز جامع سلامت انتخاب شدند. وضعیت حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی آنان با استفاده از پرسشنامه و به روش مصاحبه حضوری بررسی گردید. در نهایت دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و آمار توصیفی و تحلیلی شامل آزمونهای کای اسکوئر، تیمستقل و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد سالمندان ساکن شهر خرمآباد از حمایت اجتماعی نسبتاً خوب و سلامت اجتماعی متوسطی برخوردارند. بین حمایت اجتماعی خانواده، دوستان و افراد مهم زندگی با سلامت اجتماعی و خرده مقیاسهای آن ارتباط ضعیف تا متوسط وجود داشت. اما حمایت اجتماعی و خردهمقیاسهای آن با همبستگی اجتماعی ارتباط معنیداری نداشتند. علاوهبراین بین سن، تحصیلات و ترتیب زندگی و برخی خرده مقیاسهای حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی ارتباط معنیدار وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی اتخاذ سیاستهای تقویت ارتباطات خانوادگی و فراهم نمودن شرایط مشارکت اجتماعی در سطح ملی و محلی از جمله راهکارهای تقویت سلامت اجتماعی سالمندان است.
مهدی جوادی کیا، آمنه برجسته یزدی، رامبد خواجه ای، محمدرضا حسین آبادی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل خرفه بر سطح پروتئین واکنشگر C (CRP) و عامل نکروز تومور α (TNF-α) در موشهای مبتلا به NAFLD بود.
روش کار: بدین منظور، ۲۵ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار بهطور تصادفی انتخاب شدند و در پنج گروه کنترل سالم، کنترل کبد چرب، مصرف عصاره خرفه، تمرین HIIT و تمرین همراه با مصرف عصاره خرفه قرار داده شدند. بهمنظور القای NAFLD، موشها بهمدت ۱۲ هفته تحت رژیم غذایی پُرچرب قرار گرفتند. عصاره خرفه با توجه به وزن موشها، با دوز mg/kg۴۰۰ به گروههای مربوط خورانده شد. پروتکل تمرینیHIIT بهمدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته با هفت تکرار یکدقیقهای با شدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه انجام شد که با تناوبهای استراحت فعال شامل دو دقیقه دویدن با شدت ۲۰ درصد بیشینه همراه بود.
یافتهها: سطح سرمی CRP و TNF-α در گروه عصاره، تمرین و تمرین+عصاره بهطور معنیداری نسبت به گروه کنترل کبد چرب پایینتر بود (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: احتمالاً HIIT بهتنهایی و همراه با مصرف مکمل خرفه میتواند اثرهای مثبتی در التهاب کبدی بیماران مبتلا به NAFLD بگذارد و از پیشرفت بیماری جلوگیری کند.
بهرام حصاری، حسن قدسی، محمد حسین آبادی، زهرا سادات حضرتی، جواد برجی، علیرضا قدسی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: تشخیص زودرس سرطان پستان از عوامل مهم در پیشگیری و کاهش مرگومیر و افزایش کیفیت زندگی زنان است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با انجام خودآزمایی پستان بر اساس الگوی باور بهداشتی در زنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی نیشابور انجام شده است.
روش کار: مطالعه توصیفی - تحلیلی حاضر در میان ۲۷۷ نفر از زنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با روش سرشماری انجام شد. گردآوری دادهها با کمک پرسشنامهای روا و پایا انجام شد. دادهها به کمک نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ و آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی نمونهها ۳۹/۷ ± ۰۹/۳۲ سال بود. نتایج آزمون منویتنی نشان داد اختلاف آماری معناداری در ابعاد اهمیت درکشده (۰۰۳/۰=P)، انگیزههای بهداشتی (۰۱/۰=P) و موانع درکشده برای انجام خودآزمایی پستان (۰۰۱/۰=P) در گروه افرادی که خودآزمایی پستان انجام داده و گروهی که خودآزمایی پستان انجام ندادهاند، وجود دارد. داشتن سابقه سرطان پستان در بستگان درجه یک (۲/۹ = OR)، موانع درکشده کمتر (۶۹/ ۰= OR) و متأهل بودن (۳۶/۰ = OR) بیشترین ارتباط را با انجام خودآزمایی پستان نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه بین برخی سازههای الگوی باور بهداشتی و انجام خودآزمایی پستان و ماموگرافی ارتباط آماری معناداری وجود دارد، این سازههای الگو میتواند عوامل پیشگوییکننده انجام خودآزمایی پستان را در زنان بیازماید و برای ارتقای برنامههای پیشگیریکننده موثر واقع شود.