جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای مشفق

مهدی مشفق، النا صارمی، حسین حقیر، خدیجه فوقی، شهریار احمدپور،
دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۹۱ ۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: هسته آمیگدال یکی از هسته‌های ساب کورتیکال وابسته به سیستم لیمبیک است که در فعالیتهای رفتاری، نباتی و اندوکرین نقش بسیار مهمی دارد. دوگانگی جنسی در بعضی از هسته های آمیگدال مورد توجه محققین بوده است. مطالعه حاضر در پی یافتن این پرسش می باشد که آیا حجم کل آمیگدال در دو جنس به لحاظ مورفومتریک متفاوت است؟ مواد و روش کار: این مطالعه بر روی تعداد ۲۰ سر رت بالغ از نژاد ویستار ( ۱۰ سر نر –۱۰ سر ماده )هشت هفته‌ای با وزن متوسط ۲۶۰-۲۴۰ گرم) انجام گرفت. پس از خارج نمودن مغزها در فرمالین ۱۰% فیکس و برش‌های ۰۱ میکرونی از کل مغز بوسیله میکروتوم تهیه گردید. پس از رنگ‌آمیزی با کریزل ویوله ۱% حدود هسته مشخص و حجم کل هسته آمیگدال را به روش کاوالیاری محاسبه گردید. یافته ها: حجم هسته آمیگدال در رتهای نرmm۳ ۱۲ /۰  ۰۷/۲ و در رت‌های ماده mm۳ ۱۱/۰  ۵۷/۱ محاسبه گردید (۰۵/۰ P<). نتیجه‌گیری: براساس نتایج بدست آمده حجم کل هسته آمیگدال در رتهای نر بیشتر از حجم کل هسته آمیگدال در رتهای ماده است که نشانگر تاثیر دی مورفیسم جنسی بر کل هسته آمیگدال در دو جنس می‌باشد. یافته های این مطالعه می تواند در مطالعات تکاملی دی مورفیسم در انسان کاربرد داشته باشد.


علی شعیبی، محمد مهدی اعتمادی، رضا بوستانی، سید عبدالرحیم رضایی، سحر فدایی، مهدی مشفق،
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار ۹۲ ۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: ویروس لنفوسیتیک T انسانی نوع ۱ (HTLV-۱)در ۳% از ناقلین موجب ابتلاء به پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری و میلوپاتی (HAM/TSP)، با علائم حرکتی، حسی و اسفنکتری می‌شود. گرچه التهاب مزمن نخاع در ایجاد این بیماری مؤثر است، درمان‌های تعدیل کننده ایمنی تاکنون بهبود کافی در علائم آن ایجاد نکرده‌اند. در این مطالعه اثرات والپروات سدیم، همراه با پگ اینترفرون و پردنیزولون بر علائم بالینی بیماران مبتلا به پاراپارزی اسپاستیک ناشی از HTLV-۱ بررسی شد. مواد و روش کار: در این کارآزمایی بالینی، ۱۰ نفر از بیماران مبتلا به HAM/TSP واجد شرایط و مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان قائم مشهد در بین ماه‌های مهر تا دی سال ۱۳۹۱ تحت درمان ۳ گانه فوق به مدت ۳ ماه قرار گرفتند و علائم بالینی قبل و پس از درمان، توسط معیار ناتوانی حرکتی Osame، اسپاستیسیتی Ashworth و علائم ادراری بررسی گردید. یافته‌ها:. میانگین معیار Osame در بیماران در ابتدای تشخیص ۹/۱± ۴/۲ بود و ۳ ماه پس از درمان ۸/۰ واحد در ۷۰درصد بیماران بهبود نشان داد (۰۰۳/۰=P). معیار Ashworth و تکرر ادراری نیز بهبود معنی‌داری را نشان دادند ( ۰۰۱/۰=P و ۰۲۴/۰=P). نتیجه‌گیری: بیماران تحت مطالعه بهبود چشمگیری را در ناتوانی حرکتی و اسپاستیسیتی نشان دادند، در این مطالعه میزان کاهش معیار اسامه نسبت به مطالعات قبلی مونوتراپی با اینترفرون آلفا ، بیشتر یا برابر بوده و از نظر درصد بهبودی از مطالعات قبلی درصد بهبودی بیشتری را نشان می دهد . بنابراین نقش والپروات سدیم در بهبود علائم حرکتی مبتلایان به HAM/TSP نیاز به بررسی بیشتر دارد.


عادله مبارک آبادی، کامران مشفقی، امیر الماسی حشیانی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی یکی از علل اصلی مرگ در بین کودکان بشمار می آید که به تغییرات غیر طبیعی سلول های خونی مغز استخوان همراه با رشد فزاینده در تعداد سلول های خونی غیر طبیعی و تکثیر بی رویه گلبول های سفید نارس خون گفته می شود. هدف از این مطالعه بررسی عوامل خطر موثر در ابتلا به لوسمی در کودکان زیر ۱۴ سال می باشد. مواد و روش کار: در این مطالعه مورد شاهدی گروه مورد شامل تمامی کودکان زیر ۱۴ سال مبتلا به لوسمی لنفوئیدی و میلوئیدی حاد مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک طی سالهای ۹۱-۱۳۸۵ بوده و گروه شاهد نمونه ای تصادفی از کودکان زیر ۱۴ سال مراجعه کننده به بخش های سرپایی بیمارستان ولیعصر (عج) اراک بودند. اطلاعات جمع آوری شده در چک لیست تهیه شده توسط محق وارد گردید و برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد و سطح معنی داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد. یافته‌ها: از ۷۲ کودک مورد بررسی ۴۶ درصد دختر و ۵۴ درصد پسر بودند، سن بیماران در زمان تشخیص ۸/۳±۸/۶ بود. ۹/۸۱ درصد مبتلا به نوع به لوسمی لنفوئیدی حاد و ۱/۱۸ درصد مبتلا به لوسمی میلوئیدی حاد بودند. درد اندام (۶۵ درصد)، رنگ پریدگی (۵/۳۲ درصد) و بی حالی (۳۰ درصد ) بیشترین فراوانی را در بین علایم بیماری داشتند. ابتلا به لوسمی با سن، تغذیه با شیر مادر، تعداد گلبول های سفید، پلاکت و هموگلوبین ارتباط معنی دار نشان داد. نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که سن بالا، تغذیه کم با شیر مادر، تعداد گلبول های سفید، پلاکت و هموگلوبین با ابتلا به لوسمی در کودکان ارتباط دارد بنابراین توصیه می شود بیشتر روش های تشخیصی در این گروه ها متمرکز شود.


فاطمه مشفق نیا، آیت اله فتحی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: از عوامل مهم ناکارآمدی روانی در خانواده‌ها، تعارض منتج از طلاق عاطفی است؛ از این‌رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک زندگی ارتقای سلامت، باورهای فراشناختی، همجوشی شناختی، اجتناب تجربه­ای و تنظیم هیجانی در زوجین با طلاق عاطفی و زوجین عادی انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه‌ای است. جامعه آماری، دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی قم هستند که به روش نمونه‌گیری در دسترس، ۸۸ آزمودنی (۴۴ آزمودنی با طلاق عاطفی و ۴۴ آزمودنی عادی) برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش‌نامه‌های ارتقای سلامت واکر و همکاران (۱۹۸۷)، طلاق عاطفی گاتمن و همکاران (۲۰۰۱)، باورهای فراشناختی ولز و کارترایت‌هاتون (۲۰۰۴)، همجوشی شناختی گیلاندز و همکاران (۲۰۱۰)، پرسش‌نامه اجتناب تجربه‌ای (گامز و همکاران، ۲۰۱۱) و پرسش‌نامه تنظیم هیجان (گراس و جان، ۲۰۰۳) است. تحلیل داده‌ها با تحلیل واریانس و از طریق نرم‌افزار SPSS-۲۷ انجام گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد زوجین با طلاق عاطفی در مقایسه با زوجین عادی، میزان سبک زندگی ارتقای سلامت [۰۰۰/۰=P، ۷۴/۱۹=F]، باورهای فراشناختی [۰۰۰/۰=P، ۷۴/۳۱=F]، همجوشی شناختی [۰۰۰/۰=P، ۲۸/۱۶=F] و اجتناب تجربه‌ای [۰۰۰/۰=P، ۳۱/۱۹=F] متفاوتی داشته و در مقایسه با زوجین عادی، از راهبرد غیرانطباقی‌تری [فرونشانی] [۰۰۱/۰=P، ۴۳/۱۲=F] به‌منظور تنظیم هیجان استفاده می‌کنند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان‌دهنده تفاوت زوجین با طلاق عاطفی در متغیرهای پژوهش با زوجین عادی است؛ بنابراین، پیشنهاد می‌شود غربالگری سلامت روان‌شناختی جهت جلوگیری از سطوح اندک مشکلات روان‌شناختی در گروه نمونه صورت گیرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of North Khorasan University of Medical Sciences

Designed & Developed by: Yektaweb