زمینه و هدف: در تحقیقات پزشکی، مطالعات طولی نقش مهم و ویژهای ایفا میکنند. در این مطالعات هر فرد در طول زمان تحت اندازهگیری های مکرر قرار میگیرد. برای تحلیل اینگونه دادهها روشهای آماری خاصی که همبستگی را لحاظ کنند بکار گرفته میشوند اما این روشها در ارائه نتایج معتبر و کارا که در معناداری متغیرهای کمکی موثرند متفاوت هستند؛ بنابراین در این مطالعه ضمن بررسی عوامل تاثیرگذار بر عود اختلال دوقطبی نوع یک با استفاده از معادلات برآورد تعمیم یافته و تابع استنباط درجه دو، به مقایسه کارایی این دو روش نیز می پردازیم.
مواد و روش کار: در این مطالعه طولی از اطلاعات مربوط به ۲۳۷ بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک که در بیمارستان زارع شهرستان ساری بستری شده بودند، استفاده شد. هریک از افراد در طی سال های ۱۳۹۰- ۱۳۸۶پیگیری شدهاند. روشهای برآورد تابع استنباط درجه دوم و معادلات برآورد تعمیم یافته بکار گرفته شدند.
یافته ها: کارایی برآورد پارامتر به روش تابع استنباط درجه دو بیشتر از روش معادلات برآورد تعمیم یافته بود. با استفاده از روش تابع استنباط درجه دو، اثر متغیرهای بستگان درجه یک، سن شروع و مکان زندگی معنی دار شده است اما در روش معادلات برآورد تعمیم یافته، متغیر مکان زندگی معنیدار نشد.
نتیجهگیری: دادههای مورد استفاده در این مطالعه نشان داد که برآوردهای روش تابع استنباط درجه دو کارایی بیشتری نسبت به روش معادلات برآورد تعمیم یافته دارد.
واژه های کلیدی: دادههای طولی، معادلات برآورد تعمیم یافته، تابع استنباط درجه دوم، اختلالات دوقطبی نوع یک