مقدمه: آموزش بر مبنای راهبردهای تنظیمهیجانی و مهارتهای اجتماعی از مهمترین عوامل مؤثر در رشد مطلوب شخصیت نوجوانان بزهکار است پژوهش حاضر با هدف مقایسه آموزش مبتنی بر همبستههای هیجانی با آموزش مبتنی بر همبسته های اجتماعی در کاهش نشانههای پرخاشگری نوجوانان بزهکار پسر خراسان شمالی و رضوی انجام پذیرفت.
روش کار: با استفاده از طرح تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، ۵۴ نفر نوجوانان بزهکار پسر، به روش در دسترس، که حاضر به شرکت در جلسات بودند، انتخاب شدند و بصورت تصادفی ساده در سه گروه ۱۴ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرارگفتند. و با پورتکل مبتنی بر همبسته های هیجانی بمدت ۱۱ جلسه و پورتکل مبتنی بر همبسته های اجتماعی۸ جلسه، در معرض مداخله قرار گرفتند. هر سه گروه، پرسشنامه پرخاشگری (آرنولد اچ. بأس و مارک پری) را قبل و بعد از مداخله تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره، نشان داد که تفاوت میانگینهای تعدیل شده دو گروه آزمایش و کنترل در آموزش مبتنی بر راهبردهای تنظیم هیجانی و آموزش مبتنی بر مهارتهای اجتماعی قرار داشتند در کاهش پرخاشگری از نظر آماری معنادار بود. و بعلاوه مداخلات آموزشی تنظیم هیجانی نسبت به آموزش مهارت های اجتماعی کاهش بیشتری درپرخاشگری نوجوانان بزهکار نشان میدهند.
نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر راهبردهای تنظیم هیجانی با آموزش مبتنی بر مهارتهای اجتماعی از همبسته های اساسی کاهش پرخاشگری میباشد و میتوان با طراحی مداخلات مبتنی بر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان با آموزش مبتنی بر مهارت های اجتماعی گام های اساسی در توانمندسازی و ارتقاء روانشناختی، هیجانی و اجتماعی نوجوانان بزهکار برداشت.