زمینه و هدف: ام.اس از شایع ترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر، جنبه های مختلف زندگی فرد مبتلا و کیفیت زندگی وی را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ام.اس انجام شد.
مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه ی شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. تعداد 24 بیمار به عنوان نمونه از بین زنان مبتلا به ام.اس عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس شهر زاهدان ، انتخاب شده و به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله تحت گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده مقیاس کیفیت زندگی مخصوص بیماران ام.اس (MSIS-29) بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون های تی مستقل، کای اسکوئر و تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید سبب تفاوت معنی داری (001/0P<) بین گروه مداخله و کنترل در شاخص کلی کیفیت زندگی شد. همچنین به طور معنی داری (001/0P<) موجب بهبود بعد روانی کیفیت زندگی در زنان مبتلا به ام.اس در مقایسه با گروه کنترل شده است، اما در بهبود بعد جسمانی کیفیت زندگی اثربخشی معنی داری نداشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید در بهبود بعد روانی کیفیت زندگی زنان مبتلا به ام.اس مؤثر است. بنابراین می توان آن را به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود بعد روانی کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به ام.اس به کار برد.
واژه های کلیدی: گروه درمانی، کیفیت زندگی، ام.اس
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |