چکیده مقدمه و هدف: مدل مخاطره متناسب کاکس، رایج ترین روش برای تجزیه و تحلیل اثر متغیرها بر روی زمان بقا می باشد، اما تحت شرایط معین، مدل های پارامتری می توانند بر مدل کاکس برتری داشته باشند. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل کاکس و جایگزین های پارامتری از قبیل مدل های وایبول، نمایی و همچنین برآورد ناپارامتری کاپلان- مه یر، عوامل مؤثر بر بقاء بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد، ارزیابی و کارآیی مدلها برای ارائه بهترین مدل مقایسه گردید. مواد و روش کار: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع طولی بوده که به روش آینده نگر بر روی 650 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد انجام گرفت. بیماران به مدت یک سال از لحظه ابتلا به سکته قلبی به لحاظ مرگ یا عدم مرگ پی گیری و اطلاعات لازم با استفاده از چک لیست جمع آوری شدند. رویکردهای پارامتری، نیمه پارامتری و ناپارامتری جهت تعیین عوامل موثر بر مرگ بیماران مبتلا به عروق کرونر در نظر گرفته شدند و برای مقایسه این روشها از معیار آکائیکه استفاده شد.تحلیل داده ها با نرم افزار STATA نسخه 11 انجام و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شده است. یافته ها: میزان مرگ و میر در بین بیماران مورد بررسی در طی یک سال 67 نفر(3/10%) بود. 48% بیماران سیگاری، 4/33%دارای سابقه پرفشاری خون، 7/17% دیابتی، 3/15% دارای لیپید بالا و 30% دارای آریتمی بودند. 3/10% دارای بلوک بودند. از نظر عوامل موثر بر میزان بقا نتایج مدلهای پارامتری و مدل کاکس یکسان بودند. از نظر رویکردهای ناپارامتری سن بالا، عدم مصرف استرپتوکیناز و داشتن بلوک قلبی با خطر بالاتر مرگ همراه بودند. نتیجه گیری: اگرچه نسبت مخاطره در مدل کاکس و مدل های پارامتری تقریبا مشابه بود و نیز نتایج حاصل از رویکرد ناپارامتری کاپلان مه یر تا حد زیادی شبیه به رویکردهای پارامتری و نیمه پارامتری بود، ولی بر اساس معیارآکائیکه، مدل وایبول برازش دقیق تری داشت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |