زمینه و هدف: هوش به عنوان یک استعداد کلی شخصی برای درک جهان خود و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف می شود. مطالعات متعدد حکایت از ارتباط عوامل اقتصادی و اجتماعی با میزان بهره هوشی داشته اند. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش این عوامل بر میزان بهره هوشی در کودکان بود.
مواد و روش کار: این مطالعه به روش مورد-شاهدی بر روی 111 دانش آموز دختر 9 تا 11 ساله با بهره هوشی به هنجار ضعیف و مرزی به عنوان گروه مورد و 111 دانش آموز با بهره هوشی به هنجار قوی و متوسط به عنوان گروه شاهد از تمامی دبستان های دولتی شهرستان بندرانزلی با روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام پذیرفت. برای تعیین ویژگی های دموگرافیک، مادران دعوت شدند و پرسشنامه اطلاعات اقتصادی-اجتماعی طی مصاحبه حضوری تکمیل گردید و جهت تعیین بهره هوشی کودکان از تست هوش تجدید نظر شده وکسلر (WISC-R) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، t استیودنت، رگرسیون لجستیک تک و چند متغیره و نرم افزار های آماری 16SPSS و Stata11SE انجام گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج رگرسیون لجستیک تک متغیره، بهره هوشی کودکان با جایگاه شغلی و میزان تحصیلات والدین، سطح اقتصادی و تعداد افراد شاغل خانواده ارتباط معنی داری نشان داد. اما با میانگین وزن و قد مادر و کودک و نیز با شاغل بودن پدر، مالکیت منزل مسکونی و تعداد فرزندان خانواده ارتباط معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه، میزان تحصیلات والدین، مهمترین عامل اقتصادی-اجتماعی بر میزان بهره هوشی کودکان بود. به نحوی که شانس داشتن کودکانی با بهره هوشی پایین تر برای مادران و پدرانی با تحصیلات غیر دانشگاهی به ترتیب بیش از 2 و 5/3 برابر والدین با تحصیلات دانشگاهی بود.
واژه های کلیدی: عوامل اقتصادی-اجتماعی، بهره هوشی، کودکان دبستانی
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |